گرچه پرداختن به موضوع اهلبیت عصمت و طهارتعلیهم السلام - که حضرت فاطمه نیز از آنانست - امرى شایسته و مطلوب است اما باید پذیرفت که نمىتوانیم در مقام شناساندن آن چهرههاى بىنظیر قرار گیریم چرا که آنان کلمات خدایند و از کمالات نامتناهى برخوردارند؛ کمالاتى که تنها بندگان «مُخْلَص» به آنها آراستهاند و دیگر انسانها از حدود و حقیقت آن به خوبى آگاه نیستند و به علاوه - جداى از ناتوانى طبیعى ما - وجود مقدّس معصومانعلیهم السلام هیچگاه نیازمند بیان و بنان ما در ذکر فضیلت و مدیحت نمىباشند، بلکه این ما هستیم که علل و انگیزههاى گوناگونى ممکن است در شکل دهى نیاز ما به معصومانعلیهم السلام مؤثّر باشد.
روشن است که شایستهترین و مطلوبترین سخنى که درباره حضرت فاطمهعلیها السلام و دیگر معصومان گفته مىشود سخنى است که از ناحیه ذات اقدس الهى بیان شده باشد؛ چرا که او حکیم علىالاطلاق است و کلام او در افق حکمت اوست. بنابراین، هر آنچه را که در این موضوع نیاز باشد، به خوبى مىشناسد و آن را با بىنیازى خود به نحو شایسته بر طرف مىسازد.
و نیز بدیهى است که سخنان پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم و اهل بیت او، بعد از کلام خداوند، از مکانت و مرتبت ویژهاى برخوردار است؛ چرا که آن سخنان نیز در امتداد انگیزه و اهدافى است که حکمت الهى همان را اقتضا مىکند.
با مطالعه در قرآن کریم معلوم مىشود که وجود مقدس حضرت زهراعلیها السلام در پیشگاه خداوند از منزلت ممتازى برخوردار است، چنانکه نزول بسیارى از آیات قرآن در شأن آن حضرت، شاهد این مدّعاست.
اینک فرصت را مغتنم شمرده و به طور مختصر به فضیلتهاى قرآنى حضرت فاطمهعلیها السلام اشاره مىکنیم:
فاطمه و اهل بیتعلیهم السلام
فاطمه در کنار على، حسن و حسینعلیهم السلام مراد و مقصود خداوند از «اهلالبیت» در آیه تطهیر مىباشد: «انّما یرید اللّه لیذهب عنکم الرّجس اهلالبیت و یطهرّکم تطهیراً».1 بنابراین به مقتضاى آیه فوق، فاطمهعلیها السلام از «اهل بیت» محسوب مىشود و خداوند خواسته تا آنان را از هرگونه پلیدى و آلودگى پاکیزه نماید.
فرزندان فاطمهعلیها السلام
فرزندان فاطمهعلیها السلام پیشوایان معصوماند که به امر الهى، عهدهدار هدایت بندگان خدا مىباشند. مفسّران گفتهاند: آیه شریفه «و جعلنا منهم ائمّة یهدون بأمرنا لمّا صبروا...»2 درباره فرزندان فاطمهعلیها السلام نازل شده است.3
همه مفسّرانى که آیه «فمن حاجّک فیه من بعد ماجاءک من العلم فقل تعالوا ندع ابنائنا و ابنائکم نسائنا و نساءکم...»12 را مورد تفسیر قرار دادهاند، تصریح یا اشاره نمودهاند به اینکه مراد از «نسائنا» حضرت فاطمهعلیها السلام است.
فاطمهعلیها السلام از «ذوى القربى»
بعد از نزول آیه «... و آت ذوى القربى حقّه...»4 پیامبراکرمصلى الله علیه وآله وسلم فاطمهعلیها السلام را فراخواند و فدک را به او بخشید و فرمود: «بخشیدن فدک به فاطمهعلیها السلام امرى الهى بود.»5
فاطمه؛ کوثر محمّدصلى الله علیه وآله وسلم
کوثر یک معناى جامع و وسیع دارد و آن «خیر کثیر و فراوان» است و مصادیق آن زیاد است. اما بسیارى از بزرگان علماى شیعه و اهلسنّت، یکى از روشنترین مصادیق آن را وجود مبارک فاطمه زهراعلیها السلام دانستهاند. در شأن نزول سوره کوثر آمده است:
مشرکان پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم را متّهم کردند که فاقد نسل است. قرآن ضمن نفى سخن آنها، مىگوید: «ما به تو کوثر دادیم.» از این تعبیر استفاده مىشود که این خیر کثیر همان فاطمه زهراعلیها السلام است. نسل و ذریّه پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم به وسیله همین دختر گرامى در جهان انتشار یافت؛ نسلى که علاوه بر اینکه فرزندان جسمانى پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم بودند، آیین و ارزشهاى اسلام را حفظ کردند.
مفسّران یادآور شدهاند: اینکه این سوره خبر مىدهد که پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم بىفرزند نخواهد بود و نسل و دودمان او فراوان در جهان وجود خواهد داشت، یکى از جهتهاى اعجاز قرآن محسوب مىشود.6
فاطمهعلیها السلام و مهر پدر
پیامبراکرمصلى الله علیه وآله وسلم به مدّت شش ماه و به قولى نه ماه، هرگاه براى خواندن نماز صبح به مسجد مىرفت، در کنار خانه فاطمه و علىعلیهما السلام توقّف مىکرد و مىفرمود: «الصّلاة اهل البیت انّما یرید اللّه لیذهب عنکم الرّجس اهلالبیت و یطهّرکم تطهیراً»7 بدین ترتیب، فاطمهعلیها السلام که از اهل بیت پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم محسوب مىشود، براى اقامه نماز که مظهر عبودیت و بندگى خداوند است، مورد خطاب لطفآمیز پیامبرگرامى قرار مىگیرد.
بعد از نزول آیه «... و آت ذوى القربى حقّه...»4 پیامبراکرمصلى الله علیه وآله وسلم فاطمهعلیها السلام را فراخواند و فدک را به او بخشید و فرمود: «بخشیدن فدک به فاطمهعلیها السلام امرى الهى بود.»5
فاطمهعلیها السلام و نور خداونددر ذیل آیه شریفه «اللّه نورالسّموات والأرض مثل نوره کمشکوة...»8 روایت شده است: «مراد از مشکوة، حضرت فاطمهعلیها السلام است.» بنابراین نور خداوند به وجود مقدّس آن حضرت تشبیه شده است.
فاطمهعلیها السلام و لیلةالقدر
روایاتى از امام صادقعلیه السلام و دیگر امامان نقل شده است که به حسب آنها، «لیلة» در سوره «قدر» به حضرت فاطمهعلیها السلام تأویل شده است و در آن روایات، «قدر» به معناى خدا دانسته شد و لذا گفتهاند: «هر کس فاطمه را آن چنان که حقّ اوست، بشناسد، در حقیقت «لیلةالقدر» را درک کرده است.»9
فاطمهعلیها السلام و بانوان جهان
در روایتى عبارت «فى زجاجة کانّها کوکب درّى...»10 به وجود بزرگوار صدّیقه کبرى فاطمه زهراعلیها السلام تأویل شده و به حسب آن روایت، ایشان مانند ستارهاى درخشان در میان بانوان جهان است.11 به همین جهت است که وقتى شخصى از پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم پرسید که: مریم با فضیلتتر است یا فاطمه؟ آن حضرت نخست در پاسخ سکوت نمود تا آنکه آن شخص بار دیگر سؤال کرد: یا رسول اللّه! فاطمه افضل است یا مریم؟ پیامبرگرامى در پاسخ فرمود: «فاطمه در دنیا و آخرت بافضیلتتر است.» و در روایتى نیز آمده است که: «برترین زنان جهان چهار تن هستند: آسیه، مریم، خدیجه و فاطمهعلیهم السلام، اما فاطمه برترین آنهاست.» و در روایتى دیگر آمده است: «مریم برگزیده زنان عصر خود، اما فاطمه برگزیده زنان همه زمانها است.»
فاطمهعلیها السلام در مباهله
همه مفسّرانى که آیه «فمن حاجّک فیه من بعد ماجاءک من العلم فقل تعالوا ندع ابنائنا و ابنائکم نسائنا و نساءکم...»12 را مورد تفسیر قرار دادهاند، تصریح یا اشاره نمودهاند به اینکه مراد از «نسائنا» حضرت فاطمهعلیها السلام است
پىنوشتها:
1. احزاب / 33.
2. سجده / 24.
3. شواهد التنزیل، حاکم حسکانى، ص 583؛ ذیل آیه.
4. اسراء / 23.
5. تفسیرفرات کوفى، ص 118 و 119.
6. تفسیر نمونه، ج 27، ذیل سوره کوثر.
7. احزاب / 33.
8. تفسیر نمونه، ج 27، ذیل سوره کوثر.
9. تفسیر قمى، ج 1، ص 103.
10. نور / 35.
11. همان.
12. آل عمران / 63.
---------------------------------------------------------
فصلنامه کوثر، شماره58